صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

چراغ راه ندارد به بزم روشن از صائب تبریزی غزل 656

غزل 656 ام از 9863 غزلیات

چراغ راه ندارد به بزم روشن ما

1 چراغ راه ندارد به بزم روشن ما ز ماهتاب گل افتد به چشم روزن ما

2 به شوربختی ما نیست چشمه زمزم چو کعبه بخت سیه، جامه ای است بر تن ما

3 چگونه عذر توانیم خواست از صیاد؟ قفس شده است چو ماتم سرا ز شیون ما

4 نشسته بر تن ما لاغری چو نقش حصیر شکستگی نرود از قلمرو تن ما

5 نمی رویم چو ماهی به چشمه سار زره چو تیغ، جوهر ذاتی بس است جوشن ما

6 ز خاکدان تعلق گرفته ایم هوا غبار دست ندارد به طرف دامن ما

7 ز بس که برق حوادث گذشته است بر او به چشم مور کند کار سرمه خرمن ما

8 تپانچه کاری باد خزان اگر این است تذرو رنگ چو عنقا شود به گلشن ما

9 ز فیض این غزل تازه رو، دگر صائب به آفتاب زند خنده طبع روشن ما

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چراغ راه ندارد به بزم روشن ما

شاعر شعر چراغ راه ندارد به بزم روشن ما چه کسی است ؟

شاعر شعر چراغ راه ندارد به بزم روشن ما صائب تبریزی می باشد.

شعر چراغ راه ندارد به بزم روشن ما در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر چراغ راه ندارد به بزم روشن ما چیست ؟

قالب شعر چراغ راه ندارد به بزم روشن ما غزل است

مضمون اصلی شعر چراغ راه ندارد به بزم روشن ما چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر