- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بی زبانی پرده داری می کند راز مرا می دهد خاموشی من سرمه غماز مرا
2 گر برون آید، به خون خود گواهی می دهد ناله تا در دل نگردد خون، هم آواز مرا
3 از نوازش منت روی زمین دارد به من چرخ سنگین دل زند گر بر زمین ساز مرا
4 گوش گل بی پرده از گلبانگ من گشت و هنوز باغبان سنگدل نشنیده آواز مرا
5 کی به ساحل می گذارد موجه خود را محیط؟ از شکستن نیست پروا بال پرواز مرا
6 سیل از ویرانه من شرمساری می برد نیست جز افسوس در کف خانه پرداز مرا
7 از شبیخون نسیم صبح ایمن می شود شمع اگر فانوس سازد پرده راز مرا
8 از دو عالم دوخت چشمم دوربینی های عشق تا کجا خواهد گشودن چشم شهباز مرا
9 عقل اگر صائب نسازد با دل من گو مساز عشق با آن بی نیازی می کشد ناز مرا