صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

اشک لعلی است روان بر رخ از صائب تبریزی غزل 1426

غزل 1426 ام از 9863 غزلیات

اشک لعلی است روان بر رخ چون زر که مراست

1 اشک لعلی است روان بر رخ چون زر که مراست بحر و کان را نبود این زر و گوهر که مراست

2 حرف حق گر چه بلندست ز من چون منصور سردارست بسامانتر ازین سر که مراست

3 هر قدر بیش خورم، کم نشود خون جگر چشم بد دور ازین باده احمر که مراست

4 بهر کاهش بود افزایش من چون مه نو کز دل خویش بود رزق مقدر که مراست

5 داغ بالین من و درد بود بستر من چون کنم خواب به این بالش و بستر که مراست؟

6 مگر از جاذبه عشق به جایی برسم ورنه پیداست کجا می رسد این پر که مراست

7 نیست ممکن که کند دانه من نشو و نما گر رگ ابر شود هر مژه تر که مراست

8 آن که جان دو جهان را به نگاهی نخرد کی به چشم آیدش این جان محقر که مراست؟

9 نیست در میکده عشق کسی را صائب از دل و چشم خود این شیشه و ساغر که مراست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر اشک لعلی است روان بر رخ چون زر که مراست

شاعر شعر اشک لعلی است روان بر رخ چون زر که مراست چه کسی است ؟

شاعر شعر اشک لعلی است روان بر رخ چون زر که مراست صائب تبریزی می باشد.

شعر اشک لعلی است روان بر رخ چون زر که مراست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر اشک لعلی است روان بر رخ چون زر که مراست چیست ؟

قالب شعر اشک لعلی است روان بر رخ چون زر که مراست غزل است

مضمون اصلی شعر اشک لعلی است روان بر رخ چون زر که مراست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر