- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق کو تا گرم سازد این دل رنجور را در حریم سینه افروزد چراغ طور را
2 حیرتی دارم که با این نشأه سرشار عشق دار چون بر دوش خود دارد سر منصور را
3 چند از هر کوکبی نیشی به چشم من خورد؟ وقت شد کآتش زنم این خانه زنبور را
4 ای مسیحا از علاجم دست کوته کن که نیست صندلی از لای خم بهتر سر مخمور را
5 چون ز دل آمد غبار خط مشکین ترا؟ کز نظر پنهان کند دلخوش کن صد مور را