- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کلکم از سیر بدخشان سخن می آید سرخ رو از سر میدان سخن می آید
2 شور غیرت به نمکدان مسیح افکندن از شکر خنده پنهان سخن می آید
3 تیر از جوشن الماس ترازو کردن از کمین جنبش مژگان سخن می آید
4 سبزی بخت به طاوس دهد راه آورد طوطیی کز شکرستان سخن می آید
5 جوی شیری که سفیدست ازو روی بهشت از سیه چشمه پستان سخن می آید
6 همه جا دست بدستش به سر کلک برند هر متاعی که ز یونان سخن می آید
7 هر نسیمی که گشاید گره از کار دلی می توان یافت ز بستان سخن می آید
8 باطن اهل سخن تیغ به کف استاده است تا که گستاخ به میدان سخن می آید؟
9 چه شکنها که ز سرپنجه ارباب سخن به سر زلف پریشان سخن می آید
10 صبر کن بر ستم چرخ دو روزی صائب نوبت قافیه سنجان سخن می آید