-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خضر اگر چاشنی تیغ شهادت می کرد ز آب حیوان به لب خشک قناعت می کرد
2 کشتی حوصله طوفانی شبنم می شد گل اگر از رخ او کسب طراوت می کرد
3 می شد از غیرت آیینه دل عاشق آب خوبی معنی اگر جلوه به صورت می کرد
4 این زمان ناز هما می کشد از سایه جغد بی نیازی که دو صد ناز به دولت می کرد
5 این که در کوی تو دل رنگ اقامت می ریخت کاش بر ریگ روان طرح عمارت می کرد
6 صفحه روی ترا دید و ورق برگرداند ساده لوحی که به من دوش نصیحت می کرد
7 پیشتر زان که دهد خامه به دستش استاد الف قامت او مشق قیامت می کرد
8 بی لب لعل تو صائب المی داشت که گل در نظر جلوه خمیازه حسرت می کرد