-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اشک را دیده من گوهر غلطان سازد آه را سینه من سنبل و ریحان سازد
2 هست چون تیغ دودم در نظر غیرت من حسن را آینه هر چند دو چندان سازد
3 گریه از جا نبرد حسن گران تمکین را سرو را آب محال است خرامان سازد
4 پرده پوشی طمع از پرده دران نتوان داشت چون کسی عیب خود از آینه پنهان سازد؟
5 شور محشر که کند زیر و زبر عالم را وقت ما را نتوانست پریشان سازد
6 عیب خود صاف ضمیران نتوانند نهفت مرده را آب محال است که پنهان سازد
7 زرد رویی نکشد روز قیامت صائب هر که با خون دل از نعمت الوان سازد