1 ناف سوز لاله داغ مشکسود آورده ام چون کنم در خانه دل آنچه بود آورده ام
2 از سفر می آیم و لخت جگر دارم به بار مجمر خود را بشارت ده که عود آورده ام
3 گوهرم را چون به سنگ بی تمیزی نشکند آب مروارید در چشم حسود آورده ام
4 چون نگردد اشک نومیدی به گرد چشم من رونمای آتش بی دود دود آورده ام
5 ای زمین هند آیین برومندی ببند از صفاهان دیده ای چون زنده رود آورده ام
6 جراتی گو داری ای بلبل قدم درپیش نه صائبا را بر سر گفت و شنود آورده ام
دیدگاهها **