از پیچ وتاب عمردرازم از صائب تبریزی غزل 4316

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

از پیچ وتاب عمردرازم بسر رسید

1 از پیچ وتاب عمردرازم بسر رسید تا ریشه ام چو رشته به آب گهر رسید

2 از بوی پیرهن گذرد آستین فشان در مغز هر که بوی کباب جگر رسید

3 از ریزشی که کرد در ایام نو بهار در بر گریز شاخ به وصل ثمر رسید

4 آلودگی ز رحمت یزدان حجاب نیست شبنم به آفتاب ز دامان تر رسید

5 دیگر غبار دامن هیچ آشنا نشد تا دست من به دامن آه سحر رسید

6 گردید پست همتم از پستی فلک در تنگنای بیضه مرا بال وپر رسید

7 چون شاخ نازکی که شود خم ز جوش بار زلف تو از گرانی دل تا کمر رسید

8 ایمن ز انقلاب شود آب در گهر آسوده رهروی که به صاحب نظر رسید

9 از درد رو متاب که عمر دوباره یافت هر خون مرده ای که به این نیشتر رسید

10 چون ترک آه و ناله کند تلخکام عشق نی عاقبت ز ناله به وصل شکر رسید

11 صائب مدار دست ز دامان پیچ وتاب کز پیچ وتاب رشته به وصل گهر رسید

عکس نوشته
کامنت
comment