شاهنشهی است عشق که دل از صائب تبریزی غزل 1939

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

شاهنشهی است عشق که دل جلوه گاه اوست

1 شاهنشهی است عشق که دل جلوه گاه اوست آهی که خیزد از دل ما گرد راه اوست

2 دل را ز کام هر دو جهان سرد ساختن تأثیر اولین نفس صبحگاه اوست

3 از یک نگاه، زیر و زبر کردن جهان بازیچه ای ز گردش چشم سیاه اوست

4 چون نور آفتاب، پریشان خرام نیست دلهای چاک، مشرق روی چو ماه اوست

5 گردون که صبح و شام زنده غوطه در شفق صید به خون تپیده ای از صیدگاه است

6 نتوان شکست لشکر دل را به ترکتاز این فتح در شکستن طرف کلاه اوست

7 هر سینه ای که پاک شد از گرد آرزو میدان تیغ بازی برق نگاه اوست

8 فتح از سپاه عشق بود، گر چه وقت جنگ انگشت زینهار، لوای سپاه اوست

9 عشق تو آهویی است که از چشمه سار دل هر تخم آرزو که برآید گیاه اوست

10 از خسروی است فتح که هنگام دار و گیر دست دعای خلق لوای سپاه اوست

11 صائب به غیر چهره زرین عشق نیست آن کهربا که کاهکشان برگ کاه اوست

عکس نوشته
کامنت
comment