صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

با زلف کار نیست رخ یار دیده از صائب تبریزی غزل 738

غزل 738 ام از 9863 غزلیات

با زلف کار نیست رخ یار دیده را

1 با زلف کار نیست رخ یار دیده را ره می گزد چو مار، به منزل رسیده را

2 بی حسن نیست خلوت آیینه مشربان معشوق در کنار بود پاک دیده را

3 بسیار زخم هست که خاک است مرهمش نتوان به رشته دوخت دهان دریده را

4 دایم ز خوی خود کشد آزار بدگهر خون است شیر، کودک پستان گزیده را

5 زندان جان پاک بود تنگنای جسم در خم قرار نیست شراب رسیده را

6 ما را مبر به باغ که از سیر لاله زار یک داغ صد هزار شود داغ دیده را

7 از درد بی خبر بود آن کس که می کند با سگ گزیده نسبت مردم گزیده را

8 با قد خم ز عمر اقامت طمع مدار در آتش است نعل، کمان کشیده را

9 در بحر تنگ ظرف جهان، چند چون حباب در دل گره کنم نفس آرمیده را؟

10 از صحبت خسیس حذر کن که می شود یک برگ کاه، مانع پرواز دیده را

11 در علم آشنایی آن چشم عاجزست صائب که رام کرد غزال رمیده را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر با زلف کار نیست رخ یار دیده را

شاعر شعر با زلف کار نیست رخ یار دیده را چه کسی است ؟

شاعر شعر با زلف کار نیست رخ یار دیده را صائب تبریزی می باشد.

شعر با زلف کار نیست رخ یار دیده را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر با زلف کار نیست رخ یار دیده را چیست ؟

قالب شعر با زلف کار نیست رخ یار دیده را غزل است

مضمون اصلی شعر با زلف کار نیست رخ یار دیده را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر