آن را که نیست وسعت مشرب از صائب تبریزی غزل 675

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

آن را که نیست وسعت مشرب درین سرا

1 آن را که نیست وسعت مشرب درین سرا در زندگی به تنگی قبرست مبتلا

2 هر چند آب شد دل من بی شعور نیست بیگانه را تمیز کند بحر از آشنا

3 پاکان ستم ز دور فلک بیشتر کشند گندم چو پاک گشت خورد زخم آسیا

4 جست آب را سکندر و شد خضر کامیاب روزی به قسمت است نه کوشش درین سرا

5 داغم که خار خار طلب آفتاب را چندان امان نداد که خاری کشد ز پا

6 رسم است قد شاخ ز حاصل دو تا شود گردید قامت تو ز بی حاصلی دوتا

7 در پرده سیاهی فقرست نور فیض آب حیات در دل شب می زند صلا

8 کوه غمی که در دل من پا فشرده است صائب شود ز سایه او نیلگون، سما

عکس نوشته
کامنت
comment