صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

نیست ممکن بر گرفتن دیده از صائب تبریزی غزل 156

غزل 156 ام از 9863 غزلیات

نیست ممکن بر گرفتن دیده از رویش مرا

1 نیست ممکن بر گرفتن دیده از رویش مرا اره گر بر سر گذارد چین ابرویش مرا

2 خار و خس را دشمنی چون برق عالمسوز نیست آرزو نگذاشت در دل تندی خویش مرا

3 می شود صد آه، چون مجمر اگر آهی کشم رخنه کرد از بس به دل مژگان دلجویش مرا

4 شکوه ها در دل گره زان چین ابرو داشتم سرمه گفتار شد چشم سخنگویش مرا

5 چون سپند از بزم خود چندان که دورم می کند می کشد بی تابی دل همچنان سویش مرا

6 طوطی از آیینه می گویند می آید به حرف چون به لب زد مهر حیرت، دیدن رویش مرا؟

7 آن که چون یوسف به نقد جان خریدارش شدم نیست وزن برگ کاهی در ترازویش مرا

8 از دم تیغ تغافل روی گردان چون شوم؟ سیل نتوانست بردن از سر کویش مرا

9 سرو بر آیینه ام چون زنگ می آید گران هست در مد نظر تا قد دلجویش مرا

10 نذر خاک آستانش سجده ای دارم ز دور من کیم تا قبله گردد طاق ابرویش مرا؟

11 رو نمی گرداند از تیغ تغافل جرأتم کز رمیدن رام خود کرده است آهویش مرا

12 نیست تنها پیچ و تاب من ازان موی میان موی آتش دیده دارد هر سر مویش مرا

13 دیگران را گر به کویش پای در گل رفته است در دل سنگ است صائب پای در کویش مرا

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نیست ممکن بر گرفتن دیده از رویش مرا

شاعر شعر نیست ممکن بر گرفتن دیده از رویش مرا چه کسی است ؟

شاعر شعر نیست ممکن بر گرفتن دیده از رویش مرا صائب تبریزی می باشد.

شعر نیست ممکن بر گرفتن دیده از رویش مرا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر نیست ممکن بر گرفتن دیده از رویش مرا چیست ؟

قالب شعر نیست ممکن بر گرفتن دیده از رویش مرا غزل است

مضمون اصلی شعر نیست ممکن بر گرفتن دیده از رویش مرا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر