- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از بصیرت نیست دنبال تمنا تاختن همچو طفلان هر طرف بهر تماشا تاختن
2 تا چو سوزن رشته پیوند مریم نگسلی از زمین بر آسمان نتوان چو عیسی تاختن
3 چون توانی همعنان شد با سبکروحان، که تو مانده کردی مرکب تن را ز بی جا تاختن
4 دارد آتش زیر پای خویشتن موج سراب از سبک مغزی بود دنبال دنیا تاختن
5 گوی سبقت هر که از میدان برد مردست مرد سهل باشد در بیابان اسب تنها تاختن
6 بر سبک مغزی غبار انفعال افزودن است اسب چوبین با براق عرش پیما ساختن
7 داغ دارد جرأت پروانه صائب شیر را از که می آید به آتش بی محابا تاختن؟