-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در سر مشکل پسندان نشأه انصاف نیست ورنه در تعمیر دلها، درد کم از صاف نیست
2 از جوانان پاکدامانی طمع کردن خطاست در بهاران آبها در جویباران صاف نیست
3 دور باش وحشت ما سنگ دارد در بغل عزلت عنقای ما را احتیاج قاف نیست
4 نیست بوی آشنا همچون نگاه آشنا چشم آهوی ختا را نسبتی با ناف نیست
5 با دم معدود، از بیهوده گویی لب ببند مفلسان را هیچ عیبی بدتر از اسراف نیست
6 می کند در پرده، از شرم کرم، احسان وجود بر لب دریای گوهر، کف ز جوش لاف نیست
7 در چنین بحری که طوفان می کند آب گهر کشتی ما را به خشکی بیستن از انصاف نیست
8 ناقصان صائب ز چرخ بی بصیرت خوشدلند قلب چون نقدست رایج، هر کجا صراف نیست