نیست چون صبح ترا جز نفس از صائب تبریزی غزل 6806

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

نیست چون صبح ترا جز نفس معدودی

1 نیست چون صبح ترا جز نفس معدودی چه کنی چون دل شب تیره اش از هر دودی؟

2 نیست سرمایه عمر تو به جز یک دو سه دم چه کنی صرف به دودی که ندارد سودی؟

3 دود اگر زلف ایازست ببر پیوندش حیف باشد که به زنجیر بود محمودی

4 چون سیاووش گذشتند ز آتش مردان ما به همت نتوانیم گذشت از دودی

5 عیش خود تلخ مکن صائب ازین دود کثیف گر به آتش نگذاری به تکلف عودی

عکس نوشته
کامنت
comment