- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 وقت خط پهلو تهی از یار کردن مشکل است در بهاران پشت بر گلزار کردن مشکل است
2 می توان کردن به تلقین زنده خون مرده را بخت خواب آلود را بیدار کردن مشکل است
3 می گریزند اهل دل از صحبت زهاد خشک رو به روی صورت دیوار کردن مشکل است
4 می رسد از ذوق هر کاری به معراج کمال بر امید کارفرما کار کردن مشکل است
5 بحر از باد مخالف می شود شوریده تر از نصیحت مست را هشیار کردن مشکل است
6 اختیاری نیست فریاد من از وضع جهان سیل را خاموش در کهسار کردن مشکل است
7 می توان بر خود گوارا کرد مرگ تلخ را زندگانی را به خود هموار کردن مشکل است
8 هست در آمیزش تردامنان مرگ شرار پیش خامان سوز خود اظهار کردن مشکل است
9 در گذر صائب ز دل، افتاد چون در قید زلف مهره بیرون از دهان مار کردن مشکل است