- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیچیده است دست تو دست کلیم را در حقه کرده لعل تو در یتیم را
2 موج از حقیقت گهر بحر غافل است حادث چگونه درک نماید قدیم را؟
3 در قتل ما به نرگس خود مصلحت مبین کاندیشه صحیح نباشد سقیم را!
4 دریاست داغ حوصله من، که چون صدف می پرورم به دست تهی صد یتیم را
5 مخصوص اهل حال بود گوشمال عشق آتش دهد فشار، گل خوش شمیم را
6 گرد خجالت از رخ سایل که می برد؟ شرم کرم اگر نگدازد کریم را
7 فقر سیاهرو محک بخل و همت است محتاج از کریم شناسد لئیم را
8 صائب ز بنده های باخلاص می شود هر کس به یک طرف نهد امید و بیم را