- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوش است فصل بهاران شراب نوشیدن به روی سبزه و گل همچو آب غلطیدن
2 جهان بهشت شد از نوبهار، باده بیار که در بهشت حلال است باده نوشیدن
3 کنون که شیشه می مالک الرقاب شده است ز عقل نیست سر از خط جام پیچیدن
4 دو نعمت است که بالاترین نعمتهاست شراب خوردن و در پای یار غلطیدن
5 پیاله از کف ساقی به ناز می گیرم درین بهار که دارد دماغ گل چیدن؟
6 به غیر عشق که هر روز سخت تر گردید کدام کار که آسان نشد به ورزیدن؟
7 لباس شهرت شمع است جامه فانوس به راز عشق محال است پرده پوشیدن
8 به اشک و آه اگر دسترس بود صائب خوش است دامن شب را به دست پیچیدن