صدای پا نبود در خرام درویشان از صائب تبریزی غزل 6306

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

صدای پا نبود در خرام درویشان

1 صدای پا نبود در خرام درویشان زمین به خواب رود زیر گام درویشان

2 چو نی اگر چه بود خشک، کام درویشان شکر به تنگ بود در کلام درویشان

3 چه لذت است که بادست پخت بی برگی است نمکچش است سراسر طعام درویشان

4 اگر ز سنگ حوادث شود هلال هلال صدا بلند نگردد ز جام درویشان

5 که می تواند وصف تمام ایشان کرد؟ به از تمام جهان، ناتمام درویشان

6 ز روستای طمع رخت برده اند برون مساز روی ترش از سلام درویشان

7 میان مور و سلیمان تفاوتی ننهد چو سفره باز کند فیض عام درویشان

عکس نوشته
کامنت
comment