صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

در کوی عشق ره نبود جبرئیل از صائب تبریزی غزل 715

غزل 715 ام از 9863 غزلیات

در کوی عشق ره نبود جبرئیل را

1 در کوی عشق ره نبود جبرئیل را پی کرده است تیزی این ره دلیل را

2 بخت سیه گلیم ندارد غم گزند حاجت به نیل نیست رخ رود نیل را

3 خورشید و مه مرا نتواند ز راه برد هر شوخ دیده ای نفریبد خلیل را

4 دل می دهد به نیم تپش عرض حال خود حاجت به نامه بر نبود جبرئیل را

5 در بزم اهل دید، نگه ترجمان بس است گل می زنیم روزنه قال و قیل را

6 بر زور خود مناز که یک مشت بال و پر درهم شکست شوکت اصحاب فیل را

7 حیرانی جمال تو گردم که کرده است از حسن سیر چشم، خدای جمیل را

8 گویند بازگشت بخیلان بود به خاک حاشا که هیچ خاک پذیرد بخیل را

9 هر جا حدیث اهل سخن در میان فتد صائب بخوان تو این غزل بی بدیل را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در کوی عشق ره نبود جبرئیل را

شاعر شعر در کوی عشق ره نبود جبرئیل را چه کسی است ؟

شاعر شعر در کوی عشق ره نبود جبرئیل را صائب تبریزی می باشد.

شعر در کوی عشق ره نبود جبرئیل را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر در کوی عشق ره نبود جبرئیل را چیست ؟

قالب شعر در کوی عشق ره نبود جبرئیل را غزل است

مضمون اصلی شعر در کوی عشق ره نبود جبرئیل را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر