صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

پشت آیینه بود پرده مستوری از صائب تبریزی غزل 1626

غزل 1626 ام از 9863 غزلیات

پشت آیینه بود پرده مستوری زشت

1 پشت آیینه بود پرده مستوری زشت زاهد از کعبه همان به که نیاید به کنشت

2 اختر ما ز سیه روزی طالع داغ است دیده شور خورد خون جگر از رخ زشت

3 عشق تردست تو دهقان غریبی است که تخم تا نشد سوخته، در مزرع امید نکشت

4 چند از چرخ بلا زاید و بردارد خاک؟ تا کی این حامله فتنه بود بر سر خشت؟

5 هر که قالب تهی از جلوه قد تو کند راست چون سرو برندش به خیابان بهشت

6 آن که بر خرمن ما سوختگان آتش زد دانه خال تو بر آتش یاقوت برشت

7 مهر برداشت ز لب، صبح قیامت خندید پرده افکند ز رخ، در پس در ماند بهشت

8 بی تکلف، غزل صائب شیرین سخن است غزلی را که توان با غزل خواجه نوشت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر پشت آیینه بود پرده مستوری زشت

شاعر شعر پشت آیینه بود پرده مستوری زشت چه کسی است ؟

شاعر شعر پشت آیینه بود پرده مستوری زشت صائب تبریزی می باشد.

شعر پشت آیینه بود پرده مستوری زشت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر پشت آیینه بود پرده مستوری زشت چیست ؟

قالب شعر پشت آیینه بود پرده مستوری زشت غزل است

مضمون اصلی شعر پشت آیینه بود پرده مستوری زشت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.