از روی آتشین تو دل آب می از صائب تبریزی غزل 4272

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

از روی آتشین تو دل آب می شود

1 از روی آتشین تو دل آب می شود کوه شکیب چشمه سیماب می شود

2 موج سراب سلسله جنبان تشنگی است پروانه بیقرار ز مهتاب می شود

3 در وجه کیمیا زر خود خرج کردن است هر خرده ای که صرف می ناب می شود

4 از پیچ و تاب رشته عمرش شود گره هر قطره ای که گوهر شاداب می شود

5 چون در نماز جمع کنم دل، که سبحه را سرگشتگی زیاده ز محراب می شود

6 شبنم ز چشم باز گل از آفتاب چید این راه طی به دیده بیخواب می شود

7 مگسل ز اهل شوق که واصل شود به بحر خار و خسی که همره سیلاب می شود

8 اشک ندامت است مکافات چشم شور تا می رسد به زخم نمک آب می شود

9 بی مزد نیست گریه شبهای انتظار آخر بیاض دیده شکر خواب می شود

10 پاپی که در مقام رضا گردد استوار دست تسلی دل بیتاب می شود

11 غفلت ز بس که در جگرم ریشه کرده است صائب نمک به دیده من خواب می شود

عکس نوشته
کامنت
comment