- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 می کشد خاطر به جا و منزل دیگر مرا چرخ گویا ساخت از آب و گل دیگر مرا
2 عمر شد در گوشمالم صرف، گویا روزگار می کند ساز از برای محفل دیگر مرا
3 گر چه در ظاهر چو مجنون رو به حی آورده ام نیست غیر از پرده دل محمل دیگر مرا
4 سوخت تخم من ز برق عشق و دهقان هر نفس می فشاند در زمین قابل دیگر مرا
5 چون گهر چندان که اندازم درین دریا نظر نیست جز گرد یتیمی ساحل دیگر مرا
6 چشم من سیر از جهان و هر دم از بهر طمع کاسه دریوزه سازد سایل دیگر مرا
7 هر کجا چون سایه رو آرم ز آباد و خراب نیست جز افتادگی سر منزل دیگر مرا
8 گر چه دل خون شد ز درد عشق صائب کاشکی در بساط سینه بودی صد دل دیگر مرا