صاف است به گردون دل بی از صائب تبریزی غزل 6415

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

صاف است به گردون دل بی کینه مستان

1 صاف است به گردون دل بی کینه مستان زنگار نگیرد به خود آیینه مستان

2 در آینه هر نقش کجی راست نماید کین مهر شود در دل بی کینه مستان

3 آیینه ز خاکستر اگر نور پذیرد از دردکشی صاف شود سینه مستان

4 در گلشن وحدت گل رعنا نتوان یافت یکرنگ بود شنبه و آدینه مستان

5 در ناف غزالان ختن مشک نهان است غافل مشو از خرقه پشمینه مستان

6 گنجوری گوهر طلبد حوصله بحر هر دل نشود محرم گنجینه مستان

7 جامی که توان دید در او راز جهان را در عالم ایجاد بود سینه مستان

8 سرپنجه خورشید به شبنم نتوان تافت دل صاف کن ای محتسب از کینه مستان

9 حسنی که ز خط بر سر انصاف نیاید بی فیض بود چون شب آدینه مستان

10 صائب پی روشن گهران گیر که زنگار طوطی شود از پرتو آیینه مستان

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر