- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه آسان است بر گردن گرفتن کار عالم را سلیمان بار دیگر چون گرفت از دیو خاتم را؟
2 دل روشن اسیر رنگ و بو هرگز نمی گردد در آتش می گذارد لاله و گل نعل شبنم را
3 به آسانی به دست آورده ای دامان درویشی چه می دانی ز درویشی چه لذتهاست ادهم را؟
4 اگر دست زنان مصر شد قطع از مه کنعان برید از هر دو عالم آن پسر مردان عالم را
5 شود محشور در سلک بخیلان در صف محشر اگر شهرت ز احسان مطلب افتاده است حاتم را
6 می گلرنگ پیران را به حال خویش می آرد نشاط عید اگر از ماه نو بیرون برد خم را
7 ز چشم بد خرابات مغان را حق نگه دارد! که دارد در بط می، شیر مرغ و جان آدم را
8 دمی دارد می پا در رکاب زندگی صائب به غفلت مگذران تا می توان زنهار این دم را