- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نمی تابد ز آتش روی، خط عنبر آلودش چه شمع است این که چون پروانه گردد گرد سردودش
2 تماشای گل و شبنم گوارا باد بربلبل که بوی گل نمی ارزد به روی گریه آلودش
3 خدا از وعده دور و دراز او نگه دارد! که دارد وعده بافردای محشر وعده زودش
4 جهان پرتیر و شمشیرست و من پیراهنی دارم که تارش رشته جان است و جسم ناتوان پودش
5 سپند شوخ چشمی نذر آتش کرده ام صائب که خواهد چشم مجمرروشنایی یافت ازدودش