-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در بهار نوجوانی هر که از صهبا گذشت بی توقف می تواند از سر دنیا گذشت
2 مرکز پرگار حیرانی است چشم آهوان تا کدامین لیلی خوش چشم ازین صحرا گذشت
3 گل ز خجلت شد گلاب و بلبل از غیرت کباب تا ز طرف گلستان آن آتشین سیما گذشت
4 خوبه هجران کرده را ظرف شراب وصل نیست خشک لب می بایدم چون کشتی از دریا گذشت
5 خار صحرای ملامت موی آتش دیده است تا کدامین گرمرو زین دامن صحرا گذشت
6 تا قیامت پشت از دیوار حیرت برنداشت هر که را از پیش چشم آن قامت رعنا گذشت
7 به ز خاکستر نباشد سرمه ای آتشین را از سیه روزان نمی باید به استغنا گذشت
8 کرد از دل واپسی ما را در آن عالم خلاص از عزیزان جهان هر کس که پیش از ما گذشت
9 منت صیقل سیه دلتر کند آیینه را سیل ما صائب غبارآلود از دریا گذشت