صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

در ره عشق، قضا کور و قدر از صائب تبریزی غزل 1460

غزل 1460 ام از 9863 غزلیات

در ره عشق، قضا کور و قدر بیخبرست

1 در ره عشق، قضا کور و قدر بیخبرست می دهد هر که ازین راه خبر، بیخبرست

2 از سرانجام دل، آگاه نباشد عاشق شعله از عاقبت سیر شرر بیخبرست

3 در سر دل تو چه دانی که چه دولتها هست؟ صدف پست ز اقبال گهر بیخبرست

4 عشق با جرأت گفتار نمی گردد جمع طوطی از حسن گلوسوز شکر بیخبرست

5 لذت سوده الماس نمی یابد چیست بس که از لذت داغ تو جگر بیخبرست

6 از گرانجانی خود پشت به کوه افکنده است کشتی از قوت بازوی خطر بیخبرست

7 چون نسوزد جگر سنگ به نومیدی من؟ که عقیق تو ازین تشنه جگر بیخبرست

8 قدح تلخ مکافات کند مخمورش شم مستی که ز ارباب نظر بیخبرست

9 آن که بر بیخبری طعن زند مستان را خبر از خویش ندارد چه قدر بیخبرست

10 ناله ای کز سر در دست، اثرها دارد چون نواهای تو صائب ز اثر بیخبرست؟

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در ره عشق، قضا کور و قدر بیخبرست

شاعر شعر در ره عشق، قضا کور و قدر بیخبرست چه کسی است ؟

شاعر شعر در ره عشق، قضا کور و قدر بیخبرست صائب تبریزی می باشد.

شعر در ره عشق، قضا کور و قدر بیخبرست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر در ره عشق، قضا کور و قدر بیخبرست چیست ؟

قالب شعر در ره عشق، قضا کور و قدر بیخبرست غزل است

مضمون اصلی شعر در ره عشق، قضا کور و قدر بیخبرست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر