- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبح ازل این طرف بنا گوش ندارد شام ابد این زلف سیه پوش ندارد
2 در پله بینایی آشوب شناسان دریا خطر سینه پر جوش ندارد
3 از خامشی من جگرخصم دو نیم است شمشیر شکوه لب خاموش ندارد
4 بردار کلاه نمدی از سر بی مغز کاین خوان تهی حاجت سر پوش ندارد
5 ای شمع ز پیراهن فانوس برون آی پروانه ما جرات آغوش ندارد
6 صائب چه عجب گر سخن از لاف نگوید می پخته چو گردید سر جوش ندارد