در کاسه سپهر کند خاک گرد از صائب تبریزی غزل 6388

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

در کاسه سپهر کند خاک گرد من

1 در کاسه سپهر کند خاک گرد من رحم است بر کسی که شود هم نبرد من

2 در شهربند عافیت از خاکساریم دیوار می کشد به ره سیل گرد من

3 بی اختیار آب روان می کند ز چشم چون آفتاب دیدن رخسار زرد من

4 یک نقطه است اشک در مجموعه غمم یک مصرع است آه ز دیوان درد من

5 گرد یتیمی از گهرم گرچه می چکد بر هیچ خاطری ننشسته است گرد من

6 قسمت چو ابر گرد جهان می دواندم تا از کدام بحر بود آبخورد من

7 هر چند پایه تو بلند اوفتاده است غافل مشو ز ناله گردون نورد من

8 نقصان نمی کند کسی از دستگیریم پایش فرو به گنج رود پایمرد من

9 صائب ز می مرا نتوان لاله رنگ ساخت چون شعله رنگ بست بود روی زرد من

عکس نوشته
کامنت
comment