صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

در کهنسالی نفس را راست از صائب تبریزی غزل 5989

غزل 5989 ام از 9863 غزلیات

در کهنسالی نفس را راست نتوان ساختن

1 در کهنسالی نفس را راست نتوان ساختن راست ناید با کمان حلقه تیر انداختن

2 از سبکروحان نیاید با گرانان ساختن چون تواند کشتی خالی به لنگر تاختن؟

3 گریه هم زنگ کدورت می برد از دل مرا گر به تردستی توان آیینه را پرداختن

4 سخت نامردی است گر تیغ از نیام آرد برون هر که سازد کار دشمن از سپر انداختن

5 در خطرگاهی که تیر از خاک می روید چو نی گردن دعوی نباید چون هدف افراختن

6 گفتگوی سخت با ممسک ندارد حاصلی بر درخت بی ثمر تا چند سنگ انداختن؟

7 سایه بال هما ز افتادگی گردد بلند صرفه نبود حرف ما را بر زمین انداختن

8 کرد خرج آب و گل کوتاه بینی ها مرا پیشتر از خانه می بایست خود را ساختن

9 گوشه چشمی اگر باشد ازان نقش مراد می توان صائب دو عالم را به داوی باختن

10 نیکی از آب روان چون تیر برگردد ز سنگ زیر تیغ یار صائب می توان جان باختن

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در کهنسالی نفس را راست نتوان ساختن

شاعر شعر در کهنسالی نفس را راست نتوان ساختن چه کسی است ؟

شاعر شعر در کهنسالی نفس را راست نتوان ساختن صائب تبریزی می باشد.

شعر در کهنسالی نفس را راست نتوان ساختن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر در کهنسالی نفس را راست نتوان ساختن چیست ؟

قالب شعر در کهنسالی نفس را راست نتوان ساختن غزل است

مضمون اصلی شعر در کهنسالی نفس را راست نتوان ساختن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی