-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 به نیم جلوه کسی کشوری بهم نزده است به یک پیاده کسی لشکری بهم نزده است
2 ز چشم شوخ تو شد ملک صبر زیر و زبر به یک نگاه کسی کشوری بهم نزده است
3 مرا به بلبل تصویر، رحم می آید که در هوای تو بال و پری بهم نزده است
4 هوای خانه بود چون حباب دشمن من بساط عیش مرا صرصری بهم نزده است
5 ز اشتیاق تو بر هم زدم دو عالم را به این نشاط، دو کف دیگری بهم نزده است
6 شمار داغ مرا بوالهوس چه می داند؟ ز پاره های جگر دفتری بهم نزده است
7 سری به عالم آسودگی بکش صائب ترا که کاکل سیمین بری بهم نزده است