-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در حقیقت پرتو منت کم از سیلاب نیست کلبه تاریک ما را حاجت مهتاب نیست
2 تهمت آسودگی بر دیده عاشق خطاست خانه ای کز خود برآرد آب، جای خواب نیست
3 آب عیش خویش را نتوان به گردش صاف کرد هیچ جا خاشاک بیش از دیده گرداب نیست
4 داغ حرمان لازم تن پروری افتاده است جای این اخگر به جز خاکستر سنجاب نیست
5 کیمیا ساز وجود خاکساران است فقر نافه را در پوست خونی غیر مشک ناب نیست
6 در گلستانی که زاغان نغمه پردازی کنند گوش گل را گوشواری بهتر از سیماب نیست
7 از خیال یار محرومند غفلت پیشگان ساغر این می به غیر از دیده بیخواب نیست
8 مرگ را نتوان به رشوت از سر خود دور کرد این نهنگ جانستان را چشم بر اسباب نیست
9 در دیار ما که مذهب پرده دار مشرب است گوشه رندی ندارد هر که در محراب نیست
10 تشنه چشمان را ز نعمت سیر کردن مشکل است دشت اگر دریا شود ریگ روان سیراب نیست
11 سر برآورده است صائب دانه امید را در چنین عهدی که در چشم مروت آب نیست