- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در گردش آورید می لعل فام را زین بیش خشک لب مپسندید جام را
2 تاچون شفق مدام رخت لاله گون بود بی باده مگذران چو فلک صبح و شام را
3 غافل مشو که وقت شناسان نوبهار چون لاله بر زمین ننهادند جام را
4 هر کس به خون دل ز می ناب صلح کرد محکم گرفت دامن عیش مدام را
5 آمد ز زیر سنگ برون هر دلی که ریخت بر خاک، میوه های تمنای خام را
6 دادیم عارفانه چو منصور تن به دار کردیم نقد، روضه دارالسلام را
7 بر تیغ کوه سینه فشارد ز انفعال کبکی که آورد به نظر آن خرام را
8 آنجا که دوربینی رشک است، عاشقان امساک می کنند ز جانان پیام را
9 دل را به زور عشق رهاندیم از بدن با خود به زیر خاک نبردیم دام را
10 عیب من از شمار برون است و از حساب صائب ز چشم خلق بپوشم کدام را؟