در هر که ترا دیده به حسرت از صائب تبریزی غزل 5908

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

در هر که ترا دیده به حسرت نگرانم

1 در هر که ترا دیده به حسرت نگرانم عمی است که من زنده به جان دگرانم

2 بیداری دولت به سبکروحی من نیست هر چند که در چشم تو چون خواب گرانم

3 از داغ جنون دیده من باز نگردید چون عقل سبکسر کند از دیده ورانم؟

4 دستی که ز دقت گره از موی گشودی در زیر زنخ ماند ازین خوش کمرانم

5 فریاد که از کوتهی دست نگردید جز لغزش پا قسمت ازین سیمبرانم

6 هر چند که چون رشته نیایم به نظرها شیرازه جمعیت روشن گهرانم

7 غافل نیم از گردش پرگار چو مرکز هر چند که در دایره بیخبرانم

8 از بیجگری می تپدم دل ز شکستن هر چند که در کارگه شیشه گرانم

9 صائب ثمری نیست به جز تلخی گفتار قسمت ز دهان و لب شیرین پسرانم

عکس نوشته
کامنت
comment