-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من نه آن نقشم که هر ساعت نگینی خوش کنم چون نسیم خوش نشین هردم زمینی خوش کنم
2 چون سویدا از جهان با گوشه دل قانعم نیستم تخمی که هر ساعت زمینی خوش کنم
3 در دلم چون تیر این پهلو نشینان می خلند از خدنگ او مگر پهلو نشینی خوش کنم
4 هر کمان سست نبود در خور بازو مرا می کشم ناز بتان تا نازنینی خوش کنم
5 می زند خون عقیق از شوق من جوش نشاط می شود ازنامداران چون نگینی خوش کنم
6 نیست چون آب گهر نقل مکان در طالعم قطره باران نیم هردم زمینی خوش کنم
7 حسن شهری مغز سودا را نمی آرد به جوش می رویم تا لیلی صحرا نشینی خوش کنم
8 آه کز بی حاصلیها نیست در خرمن مرا آنقدر حاصل که وقت خوشه چینی خوش کنم
9 زخم تیغ او کجا صائب نصیب من شود خاطر خود از شکست آستینی خوش کنم