- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از انقلاب دهر نیفتم ز اعتبار گرد یتیمی گهرم، چون شوم غبار
2 چون سرو نیست بی ثمری بار خاطرم کج می کنم نگه به درختان میوه دار
3 از مشرب وسیع، درآفاق گشته ام با مهر، هم پیاله و با صبح، هم خمار
4 از روی گرم عشق فروزد چراغ من آتش مرا به رقص درآرد سپندوار
5 کاه سبک عنان ز ملاقات کهربا درعهد بی نیازی من می کند کنار
6 ما چون صدف به کد یمین آب می خوریم از بحر نیستیم به یک قطره شرمسار
7 برهر زمین که سایه کند سبز می شود از کلک من ترست ز بس سرو جویبار
8 صائب که مرغ خانگیش نسر طایرست درراه جغد کی فکند دام انتظار؟