به شور عشق و جنون همچو از صائب تبریزی غزل 5725

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

به شور عشق و جنون همچو صبح مشهورم

1 به شور عشق و جنون همچو صبح مشهورم شکسته است نمکدان چرخ را شورم

2 ز جوش سینه من خم به وجد می آید چکیده کف عشقم، شراب منصورم

3 به روی گرم غریبی چنان فریفت مرا که دل ز صبح وطن سرد شود چو کافورم

4 به نکهتی که ازین باغ رزق من کردند چه خانه ها که پر از شهد کرد زنبورم

5 چو صبح اگر چه جهان روشن است از نفسم غبار خاطر محفل چو شمع بی نورم

6 چه نسبت است به مژگان مرا نمی دانم که پیش چشمم و از پیش چشمها دورم

7 چه شعله بود که زد حرص در نهاد مرا که دل خنک نشد از موی همچو کافورم

8 سبوی جسم کجا سد راه من گردد شکست شیشه چرخ از شراب پر زورم

9 به راه راست دلالت مکن مرا صائب که زه به خویش نگیرد کمان پرزورم

عکس نوشته
کامنت
comment