-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از فکر خلق عشق خدا کرد فارغم این درد از هزار دوا کرد فارغم
2 هر چند سوخت تخم مرا عشق، خوشدلم کز خار نشو و نما کرد فارغم
3 قد تو از قیامت نقدی که جلوه داد از انتظار روز جزا کرد فارغم
4 شادم به غنچه دل مشکل گشای خویش کز منت نسیم صبا کرد فارغم
5 چون مغز بی حجاب برون آمدم ز پوست عشق یگانه از دو سرا کرد فارغم
6 حیرانیی که شد ز محبت مرا نصیب از امتیاز درد و دوا کرد فارغم
7 صحرا به من ز راهنما تنگ گشته بود آوارگی ز راهنما کرد فارغم
8 شکر خدا که دیدن آن لعل آبدار ازناز خشک آب بقا کرد فارغم
9 مشرب درین جهان ندهد گر نتیجه ای این بس که از عصا و ردا کرد فارغم
10 دریافتم حقیقت دنیای پوچ را دل زین سراب آب نما کرد فارغم
11 صائب ربود جاذبه دل مرا ز خلق زین همرهان آبله پا کرد فارغم