-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من که هرپاره دلم هست به صد جا مشغول بادل جمع شوم چون به تو تنها مشغول
2 خدمت دور به نزدیک نمی فرمایند اهل دل را نکند عشق به دنیا مشغول
3 ماند از جلوه بی قیمت یوسف محروم هرکه درقافله گردید به سودا مشغول
4 ماند چون آینه در دایره حیرانی هرکه از ساده دلی شد به تماشا مشغول
5 قسمت دیده ز هر عضو جدا می گیرم به تماشای توام بس که سراپا مشغول
6 هر نفس عشق دو صد نقش بدیع انگیزد تا نگردد به خود آن آینه سیما مشغول
7 می شود صائب از اندیشه دنیا فارغ شد دل هر که به اندیشه عقبی مشغول