از روی نرم سرزنش خار می از صائب تبریزی غزل 5811

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

از روی نرم سرزنش خار می کشم

1 از روی نرم سرزنش خار می کشم چون گل ز حسن خلق خود آزار می کشم

2 آزاده ام، مرا سرو برگ لباس نیست از مغز خود گرانی دستار می کشم

3 هر چند شمع راهروانم چو آفتاب از احتیاط دست به دیوار می کشم

4 آیینه پاک کرده ام از زنگ قیل و قال از طوطیان گرانی زنگار می کشم

5 جان می رسد به لب من شیرین کلام را تا حرف تلخی از دهن یار می کشم

6 نازی که داشتم به پدر چون عزیز مصر در غربت این زمان ز خریدار می کشم

7 مژگان صفت به دیده خود جای می دهم از پای هر که در ره او خار می کشم

8 از بس به احتیاط قدم می نهم به خاک دست نوازشی به سر خار می کشم

9 بی پرده تر چو بوی گل از برگ می شود هر چند پرده بر رخ اسرار می کشم

10 صائب به هیچ دل نبود دیدنم گران بار کسی نمی شوم و بار می کشم

عکس نوشته
کامنت
comment