- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 می سنگ اگر زند به ایاغم شگفت نیست گر بوی گل خورد به دماغم شگفت نیست
2 سودای زلف ریشه به مغزم دوانده است خون مشک اگر شود به دماغم شگفت نیست
3 پروانه داغ گرمی هنگامه من است دامن اگر زند به چراغم شگفت نیست
4 از کاوکاو ناخن الماس اگر جهد برق از سیاه خانه داغم شگفت نیست
5 با عندلیب هم سبق ناله بوده ام دلتنگ اگر ز صحبت زاغم شگفت نیست
6 صائب ز سوز سینه آتش فشان اگر آتش چکد ز پنبه داغم شگفت نیست