1 خورشید اگر از چشم کسان آب گشاید رخساره گلرنگ تو خوناب گشاید
2 از چشمه خورشید مجو آب مروت کاین چشمه ز چشم دگران آب گشاید
3 در نیم نفس می شود از پاک فروشان هر کس چو کتان بار به مهتاب گشاید
4 در بحر سر از حلقه گرداب برآرد هر کس که کمر در ره سیلاب گشاید