1 گر صفای حرم کعبه ز زمزم باشد زمزم کعبه دل دیده پر نم باشد
2 تا نبندی ز سخن لب، نشود دل گویا نطق عیسی ثمر روزه مریم باشد
3 دست حرص از دل سودازدگان کوتاه است دانه سوخته از مور مسلم باشد
4 برگ عیش از چمن سبز فلک چشم مدار که گلش کاسه دریوزه شبنم باشد
5 چون سبک دست تواند به جهان افشاندن؟ دست هرکس به ته سنگ ز خاتم باشد
6 همه دانند که مطلب ز دعا آمین است زلف اگر بر خط شبرنگ مقدم باشد
7 می خلد در دل مغرور مرا چون سوزن بخیه زخمم اگر رشته مریم باشد
8 صائب آنان که به گفتار سرآمد شده اند خصم خود را نپسندند که ملزم باشد