- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر به سوخته جانی رسد شراره من امید هست که روشن شود ستاره من
2 به گریه ربط من امروز نیست، کز طفلی ز اشک، تخت روان بود گاهواره من
3 میا به دیدنم ای سنگدل برای خدا که خون شود جگر سنگ از نظاره من
4 ز سقف پست خطرهاست سربلندان را مگر پیاده شود همت سواره من
5 نشد گشاده ز دل عقده ای مرا، هر چند ز سبحه گرد برآورد استخاره من
6 خراب می شوی، از پیش راه من برخیز که کار سیل کند مستی گذاره من
7 به نور ماه مرا نیست حاجتی صائب که پاره دل خویش است ماهپاره من