صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

اگر نمی تپدم دل، ز آرمیدن از صائب تبریزی غزل 1808

غزل 1808 ام از 9863 غزلیات

اگر نمی تپدم دل، ز آرمیدن نیست

1 اگر نمی تپدم دل، ز آرمیدن نیست که تنگنای جهان جای دل تپیدن نیست

2 ز بی غمی نبود رنگ روی من بر جای ز ضعف، رنگ مرا قوت پریدن نیست

3 ز دست آینه شد موی سبز و گشت سفید هنوز دانه امید را دمیدن نیست

4 قدم به خار و گل راه عشق یکسان نه که رهزنی بتر از پیش پای دیدن نیست

5 سخن به خاک نیفتد ز طعن بدگهران که آبروی گهر را غم چکیدن نیست

6 تپیدن دل سیاره می کند فریاد که این شکسته بنا، جای آرمیدن نیست

7 نفس برای رمیدن ذخیره می سازد وگرنه شیوه آن شوخ آرمیدن نیست

8 به روی من چمن آرا عبث دری بسته است مرا چو پای گرانخواب، دست چیدن نیست

9 ز نامه صلح به طومار آه کن صائب که نامه الف آه را دریدن نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر اگر نمی تپدم دل، ز آرمیدن نیست

شاعر شعر اگر نمی تپدم دل، ز آرمیدن نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر اگر نمی تپدم دل، ز آرمیدن نیست صائب تبریزی می باشد.

شعر اگر نمی تپدم دل، ز آرمیدن نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر اگر نمی تپدم دل، ز آرمیدن نیست چیست ؟

قالب شعر اگر نمی تپدم دل، ز آرمیدن نیست غزل است

مضمون اصلی شعر اگر نمی تپدم دل، ز آرمیدن نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی