به خدمت بنده از آزادمردان از صائب تبریزی غزل 2836

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

به خدمت بنده از آزادمردان زود می‌گردد

1 به خدمت بنده از آزادمردان زود می‌گردد ایاز از حسن خدمت عاقبت محمود می‌گردد

2 به عشق آویز، دل را از هوس گر پاک می‌خواهی که از آتش زر مغشوش خالص زود می‌گردد

3 به دریا می‌رسد ابر بهار از قطره‌افشانی زیان مایه‌داران مروت سود می‌گردد

4 نماند دست ارباب کرم در آستین هرگز که در جیب کریمان زر چو گل موجود می‌گردد

5 چرا مهر خموشی از لب گفتار بردارم؟ که روشن خانه‌ام زین روزن مسدود می‌گردد

6 به پیغامی مرا دریاب اگر مکتوب نفرستی که بلبل در قفس از بوی گل خشنود می‌گردد

7 سرایت می‌کند در بی‌گناهان خشم جباران زمین را می درد شیری که خشم‌آلود می‌گردد

8 ز قتل عاشقان رنگین نشد مژگان خونریزش که بی‌آب است هر تیغی که خون‌آلود می‌گردد

9 گرامی دار صائب سینه‌چاکان محبت را کز این محراب هرکس سر کشد مردود می‌گردد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر