- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رفتم ز راه دل خس و خار گناه را کردم به آه همچو کف دست راه را
2 موج کرم به قیمت اکسیر می خرد در بحر رحمت تو غبار گناه را
3 روز ازل به قامت عاشق بریده اند مانند کعبه، جامه بخت سیاه را
4 پیش رخ تو زخم دندان حیرت است دستی که چاک کرد گریبان ماه را
5 یک گوهر نسفته درین بحر خون نماند در چشم خود ز بس که شکستم نگاه را
6 از خوی آتشین تو، چون موی زنگیان دارند عاشقان تو در سینه آه را
7 صائب به بخت تیره و روز سیه بساز از دل ببر هوای زمین سیاه را