-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 امشب که داغ بر دل افگار سوختم گویا چراغ بر سر بیمار سوختم
2 جز عشق هر چه بود همه دام راه بود تسبیح پاره کردم و ز تار سوختم
3 جنس مرا به تاجر کنعان چه نسبت است؟ صد بار من ز گرمی بازار سوختم
4 در بزم آفتاب چه حال است ذره را من در پناه سایه دیوار سوختم
5 صیقل به داد آینه من نمی رسد آهی کشیده پرده زنگار سوختم
6 خورشید تیره روزتر از خون مرده بود روزی که من ز شعله دیدار سوختم
7 گرد کدورت از دل من آه بر نداشت صد حیف ازان نفس که درین کار سوختم
8 صائب به حرف وصوت نشد فکر من بلند من چون سپند بر سر این کار سوختم