امشب که داغ بر دل افگار از صائب تبریزی غزل 5788

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

امشب که داغ بر دل افگار سوختم

1 امشب که داغ بر دل افگار سوختم گویا چراغ بر سر بیمار سوختم

2 جز عشق هر چه بود همه دام راه بود تسبیح پاره کردم و ز تار سوختم

3 جنس مرا به تاجر کنعان چه نسبت است؟ صد بار من ز گرمی بازار سوختم

4 در بزم آفتاب چه حال است ذره را من در پناه سایه دیوار سوختم

5 صیقل به داد آینه من نمی رسد آهی کشیده پرده زنگار سوختم

6 خورشید تیره روزتر از خون مرده بود روزی که من ز شعله دیدار سوختم

7 گرد کدورت از دل من آه بر نداشت صد حیف ازان نفس که درین کار سوختم

8 صائب به حرف وصوت نشد فکر من بلند من چون سپند بر سر این کار سوختم

عکس نوشته
کامنت
comment